|
|
شاعر که باشی ،
فکرهایت در ذهن میچرخند ...
فکرها موزون میشوند
آنقدر موزون که باید
از تالار ذهن خارجشان کنی ...
اما می مانند ....
و تو میشوی مادر
و احساست پدر اشعارت میشود ....
دوستشان داری ...
چه زندگی شورانگیزی ...
امابه هرحال
هر نطفه ای باید روزی به دنیا بیاید ....
مغز بکرزایی میکند ...
سرت گیج میرود
آنقدر در پیچ و تاب افکارت غرق میشوی
که نمیفهمی با یک انفجار
شعرت متولد شده ....
شعر
حاصل ازدواج مغزیست ....
معصومه کهندانی
نظرات شما عزیزان:
ساحل ناصری
ساعت16:24---25 تير 1392
عجب
محتواش برام جالب بود
موفق باشی
زال سر سپید سیاه دل
ساعت14:40---7 تير 1392
درود
فکر کنم فقط بند آخر شاعرانه است
شعر حاصل ازدواج مغزیست خوب بود
اما پدرو مادر و خوب بهشون نپرداختی تو این کار نه پدر پدر نه مادر مادر
موفق باشید
|
پنج شنبه 6 تير 1392برچسب:,
|
|
|
|
|